چهار کار دژآگاهی از ملک‌الشعرا بهار منظومه‌ 114

ملک‌الشعرا بهار

آثار ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار

چهار کار دژآگاهی (‌نادانی‌) و دشمنی و بدی با تن خود کردن است: یکی پادیاوندی (‌یعنی‌: زبردستی و زورمندی‌)...

چهار کار دژآگاهی (‌نادانی‌) و دشمنی و بدی با تن خود کردن است: یکی پادیاوندی (‌یعنی‌: زبردستی و زورمندی‌) نمودن‌، دیگر درویش متکبر که با مردی توانگر نبرد آورد، دیگ‌ر مرد پیر ریژخوی که زنی برنا به زنی گیرد و دیگر مرد گشن (‌جوان‌) که زنی پیر به زنی کند. ,

2 دژآگه چهار است کز خوی بد کند دشمنی با تن و جان خود

3 یکی «پادیاوند» مردم گزای به‌ هر کار و هر چیز زور آزمای

4 دگر نره دروبش با داروبرد که با مهتر از خویش جوید نبرد

5 سه دیگر کهن سالهٔ ریژخوی که هنگام ییری شود جفت ‌جوی

6 کرا پیر سر هست جفت جوان بود دشمن خویشتن بی گمان

7 چهارم جوانی که جوید زنی شود جفت پیره‌زن ربمنی

8 جوانی که خسبد بر پیره‌زن بود بی گمان دشمن خویشتن

عکس نوشته
کامنت
comment