1 بر درگه حق کراست این عز که تراست وز عالم قدس این مجاهز که تراست
2 حقّا که نیافت هیچ پیغامبرِ حق این منزلت و مقام و معجز که تراست
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 ای برده به آبروی آبم وز نرگس نیم خواب خوابم
2 تا روی چو ماه تو بدیدم افتاده چو ماهیی ز آبم
1 عیسی مریم بغاری رفته بود در میان غار مردی خفته بود
2 گفت برخیز ای ز عالم بی خبر کار کن تا توشهٔ یابی مگر
1 ترا در علم معنی راه دادند بدستت پنجهٔ الله دادند
2 ترا از شیر رحمت پروریدند براه چرخ قدرت آوریدند
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به