1 برای نعمت دنیا که خاک بر سر آن منه ز منت هر سفله بار بر گردن
2 به یک دو روز رود نعمتش ز دست ولی بماندت ابدالدهر عار بر گردن
1 ای شده زندان درم مشت تو بند بر آنجا ز هر انگشت تو
2 پیش که ایام کند رنجه ات گردش او تاب دهد پنجه ات
1 صانع بی چون چو عالم آفرید عقل اول را مقدم آفرید
2 ده بود سلک عقول ای خرده دان وان دهم باشد مؤثر در جهان
1 بود قطران نکته دانی سحرساز قطره ای از کلک او دریای راز
2 بهر دریا بخشش فضلون لقب گفت مدحی سر به سر فضل و ادب