- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مدتی در طلب مال جهان کردم سعی تا بآخر خبرم شد که ز نفعش ضررست
2 عوض هر چه بمن داد فلک عمر ستد نکند فایده فریاد که اینش هدرست
3 عمر ضایع شده و مال نماندست بجا انده عمر کنون از همه غمها بترست
4 اینزمان یکنفس عمر بملک دو جهان نفروشم که بچشمم دو جهان مختصرست
5 گنجها یافته ام در دل ویران ز هنر زانکه بحریست ضمیرم که سراسر گهر ست
6 مایل ملک قناعت چو شدم دانستم که هنر هر چه زیادت شود ان دردسرست
7 از بدو نیک جهان هر چه ترا پیش آید غم مخور شاد بزی زانکه جهان در گذرست