جامی

جامی

جامی
جامی

به گوش مه رسد آواز یاربم هر شب از جامی غزل 80

غزل 80 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات

به گوش مه رسد آواز یاربم هر شب

1 به گوش مه رسد آواز یاربم هر شب مهی تو نیز به گوش تو می رسد یارب

2 ز هجر روی تو روزم شب است وین شب را پدید نیست به غیر از سرشک من کوکب

3 رخت به چارده سال این جمال و خوبی یافت کجا رسد به تو ماه فلک به چارده شب

4 سرم چه لایق فتراک بستن است این بس که در رهت شود آزرده سم مرکب

5 کجاست تاب درشتی چنان لطیفی را به جان خویش که آهسته بر زبان سوی لب

6 به نبض جستن من ای طبیب دست میار که آن تنی که تو دیدی گداخت ز آتش تب

7 بریز بر سر جامی سفال دردی درد که نیست در خور او جام صاف عیش و طرب

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر به گوش مه رسد آواز یاربم هر شب

شاعر شعر به گوش مه رسد آواز یاربم هر شب چه کسی است ؟

شاعر شعر به گوش مه رسد آواز یاربم هر شب جامی می باشد.

شعر به گوش مه رسد آواز یاربم هر شب در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر به گوش مه رسد آواز یاربم هر شب چیست ؟

قالب شعر به گوش مه رسد آواز یاربم هر شب غزل است

مضمون اصلی شعر به گوش مه رسد آواز یاربم هر شب چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.