1 بی گل رویت یکیست بوی گل و نیش خار فرش حریر است خار در ره جویای یار
2 مجمر روی تو را خال مجاور شده کی بود اسپند را بر سر آتش قرار
3 فرق من و شیخ شهر چیست بگویم تمام او بعمل نازد و ما بتو امیدوار
4 اشترت ار در قطار هست بر او بار نه من که گسستم قطار چند کشی زیر بار
5 لاجرمم زینهار بر در حیدر کشد ترک ستمکار من بسکه خورد زینهار
6 تیر گر از شست تست طعم رطب بخشدم زهر گر از دست تست چیست می خوشگوار
7 بنده آنم که خفت جای نبی بر سریر غیر بگو خوش برو تو زپی یار غار
8 تا بخدا بنده شد شیر خدا دست حق او بهمه کاینات گشت خداوندگار
9 دفتر آشفته را غیر مدیح تو نیست شایدش از این مدیح بر دو جهان افتخار
دیدگاهها **