- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گل به صد لطف بدید آن برو پنداشت تن است شکل خود دید همانا چو ز آبت بدن است
2 نازک اندام که ز آسیب صبا تاب نداشت ظلم باشد اگر از برگ گلش پیرهن است
3 ای گل از سیم بناگوش بشم گیر به وام مایه حسن و میندیش که قرض حسن است
4 نکنم جز به خیال قد نو نه دراز بلبلان را سخن ار هست به سرو چمن است
5 نیست الا اثر سوز دل و آه درون بر لب از خال تو این دود که بر جان من است
6 مشک بر گردن آن ترک خطا نیست بت چینش مگر آورده خراج ختن است
7 ز زلف میچکد آب حیات از سخنان تو کمال سخن این است که گونی تو دگرها سخن است