-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گل شکفت و باز نو شد عشق ما بر روی دوست شاخ گل یارب چه می ماند به رنگ و بوی دوست
2 سنبل از تشویش باد آورده سر در پای سرو گوئیا زلف است سر بنهاده بر زانوی دوست
3 چشم نرگس در کرشمه سحرها خواهد نمود کو نظرها بافته است از غمزه جادوی دوست
4 چون نمی بیند نظیر روی او گل جز در آب بر لب جو می کند زآنروی جست وجوی دوست
5 از انتظار پای بوس سرو آب استاده بود چون بدید آن قامت و بالا روان شد سوی دوست
6 تا ابد ریحان رحمت سر برآرد از گلم گر برم با خاک بونی از نسیم موی دوست
7 بر سر آن کر کند افغان به دور گل کمال بلبلان در بوستان نالند و او رکوی دوست