ای کف راد تو معمار از کمال‌الدین اسماعیل قطعه 280

کمال‌الدین اسماعیل

آثار کمال‌الدین اسماعیل

کمال‌الدین اسماعیل

ای کف راد تو معمار جهان

1 ای کف راد تو معمار جهان جاودان بادا معمار چنین

2 هم ز نور دل و رایت دارند ماه و خورشیددو رخسار پنین

3 بدسگال تواگر شد کم و کاست کرد اقبال تو بسیار چنین

4 همّتت از پی دنیا گفته چه خطر دارد مردار چنین

5 دی اشارت بتو می کرد قضا گفت کز من شنو اسرار چنین

6 تا جهانت زدستاروران کس ندیدست کله دار چنین

7 دشمن ار جنگ تو جوید زخری بر منه بر دل خود بار چنین

8 خود کفایت کند آن کار ترا آنکه کرد دست و صدبار چنین

9 نیک دانی که فرو دستانرا دست گسرند بادوار چنین

10 بر زیانند همه اهل هنر خاصه با سستی بازار چنین

11 حاصلی اندک و خرجی بسیار روزگاری بد و اشعار چنین

12 شعر بی قدر و هنر بی قیمت وانگهم کیسه و انبار چنین

13 تو زمن فارغ و من بی ترتیب طبع من نازک و دلدار چنین

14 با چنین خرج بسندم نبود هر یکی روز دو دینار چنین

15 غم کارم خور و تیمارم دار بتو خواهم غم و تیمار چنین

16 گر چنین باشد کارم بخلل خللی هم بکند کار چنین

17 خرج یک هفته نباشد ، گر من بفروشم دوسه دستار چنین

18 کار من گرچه بسی دشوار است سهل گردد زتو دشوار چنین

19 بده انصاف من از بهر خدا تو برای من و گفتار چنین

20 چون تو ممدوحی و انعام چنان مثل من مادح و اشعار چنین

21 کرده در مدح تو دیوانی جمع همه پر گوهر شهوار چنین

22 هیچ تشریف تو ناپوشیده ! لایق آید زتو کردار چنین ؟!

23 گیر ، کین حرمان در خورد منست کرمت نیست سزاوار چنین

عکس نوشته
کامنت
comment