- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 باده صاف و محتسب با باده نوشان در مصاف یا غیاث المستغیثین نجنا مما نخاف
2 دم به دم گر خون دل پالایم از مژگان چه عیب چون ننوشد مست ناز من به جز میهای صاف
3 شاهد معنی درون پرده عزت یکی ست در لباس صورت افتاده ست چندین اختلاف
4 دین ما عشق است ای زاهد مگو بیهوده پند ما به ترک دین خود گفتن نخواهیم از گزاف
5 بیش ازین تاب ملامت نیست در عشقت مرا روی خود بنمای تا زاهد مرا دارد معاف
6 هرگز از سر میانت یک سر مویی نبرد گرچه آمد عقل در حل دقایق موشکاف
7 بازگشت از کعبه شیخ شهر و جامی هم چنان جامی می بر کف به کوی میفروشان در طواف