فلک انجام کاروبار ما داند از سلیم تهرانی غزل 499

سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

فلک انجام کاروبار ما داند چه خواهد شد

1 فلک انجام کاروبار ما داند چه خواهد شد اگر دانه نداند، آسیا داند چه خواهد شد

2 خزانی هست در دنبال هر فصل بهاری را درین گلشن همین برگ حنا داند چه خواهد شد

3 دلم را جز پریشانی نصیبی نیست در عالم به این طالع، گرفتم کیمیا داند، چه خواهد شد

4 چنین کز روی بی مهری و بی پروایی ای بدخو تو حالم را نمی دانی، خدا داند چه خواهد شد

5 تغافل می کند بر من سلیم از ذوق می میرم اگر چشمش نگاه آشنا داند چه خواهد شد

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر