1 صید از حرم کشد، خم جعد بلند تو فریاد از تطاول مشکین کمند تو
2 شد رشک طور از آمدنت کوی عاشقان بنشین، که باد خردهٔ جان ها سپند تو
3 مشکل شده ست کار دل از عشق و خوش دلم شاید رسد به خاطر مشکل پسند تو
1 ای شور خیالت، نمک زخم جگرها مجنون بیابان سراغ تو، نظرها
2 بی عشق ز دل ها نرود ریشهٔ غفلت خورشید بر آرد رگ خامی، ز ثمرها
1 کای آستان قصر جلال تو عرشسا وی مهر ومه به راه توکمترز نقش پا
2 روشن فروغ رای تو کالنّور فی الظّلم در دل خیال روی تو، کالبدر فی الدجا
1 دیدم صنمی، های صلا، کعبهنشینها بیعانه ببازید به یادش دل و دینها
2 در عشق، دل از کوثر و رضوان نگشاید از دوست تسلی نتوان گشت، به اینها