- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نخست از عاشقان بی جرمی آن نامهربان رنجد به این زودی چرا کس رنجد و از دوستان رنجد؟
2 نخواهم پاکشیدن از سر کویت به صد خواری کجا دل خوش کند گر عندلیب از گلستان رنجد؟
3 ز منع اختلاط غیر گشتی سرگران، آری غرور حسن بی پروا، ز عشق بدگمان رنجد
4 بنازم سرفرازیهای آن سرو سهی قد را که گر سر را نهد بر پایش، از آب روان رنجد
5 نظر دزدیده روشن می کنم زان جلوه گه، گاهی مباد از دیدهٔ من آن غبار آستان رنجد
6 زبان گر یک نفس خامش کنم، دل می کند یادت گر از یادت دمی غافل شوم، از دل زبان رنجد
7 حزین ، آزرده دارد بی کمالان را نوای تو دل زاغ و زِِغن از طوطی شیرین زبان رنجد