نخست از عاشقان بی جرمی از حزین لاهیجی غزل 388

حزین لاهیجی

آثار حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

نخست از عاشقان بی جرمی آن نامهربان رنجد

1 نخست از عاشقان بی جرمی آن نامهربان رنجد به این زودی چرا کس رنجد و از دوستان رنجد؟

2 نخواهم پاکشیدن از سر کویت به صد خواری کجا دل خوش کند گر عندلیب از گلستان رنجد؟

3 ز منع اختلاط غیر گشتی سرگران، آری غرور حسن بی پروا، ز عشق بدگمان رنجد

4 بنازم سرفرازیهای آن سرو سهی قد را که گر سر را نهد بر پایش، از آب روان رنجد

5 نظر دزدیده روشن می کنم زان جلوه گه، گاهی مباد از دیدهٔ من آن غبار آستان رنجد

6 زبان گر یک نفس خامش کنم، دل می کند یادت گر از یادت دمی غافل شوم، از دل زبان رنجد

7 حزین ، آزرده دارد بی کمالان را نوای تو دل زاغ و زِِغن از طوطی شیرین زبان رنجد

عکس نوشته
کامنت
comment