1 اول آن مکاشفه است و یقین بعد ازان در مشاهده می بین
2 پس ازینت معانیست و حیات قبض و بسطست و سکر بهر نجات
3 صحو،پس اتصال خواهد بود بعد ازان انفصال خواهد بود
4 بعد ازین در نهایتست کلام چون حقایق تمام گشت،تمام
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 باده می ریزند صافی دم بدم در جام ما تا چه خواهد شد ز جام یار ما انجام ما؟
2 ما همه مستیم از آن دولت که بنمودی جمال همچو دولت ناگهان مست آمدی بر بام ما
1 دوست در مجلس جان آمد و محفل آراست شیوها کرد که هرگز بصفت ناید راست
2 باده نوشید و غزل خواند و صراحی در دست هر کجا رفت بدین شیوه قیامت برخاست
1 خوش خاطرم که یار مرا گفت: مرحبا همراه مرحباست صفا در پی صفا
2 صافی شدست شیشه دل از صفای عشق ای لطف مرحبای ترا جان و دل فدا!
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **