1 یافتی از کمند هجر خلاص حمدی ایدل بخوان تو از اخلاص
2 زرخالص کند بر آتش صبر کاب و رنگش فزون شود زخلاص
3 خون خم را اگر صراحی خورد ساقیا خون او بخور بقصاص
4 تو کدامی که آفتاب سپهر در هوایت چو ذره شد رقاص
5 جز علی گوهری بدست نکرد هر که در بحر عشق شد غواص
6 تو گلی دیگران شها همه خار تو زری دیگران نحاس و رصاص
دیدگاهها **