- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آتشین طبع تو عشقی که روانست چو آب رخ دوشیزه فکر از چه فکنده است نقاب
2 در حجاب است سخن گر چه بود ضد حجاب بس خرابی ز حجاب است که ناید به حساب
3 تو سزد بر دگران بدهی درس سخن آزاد بگو هیچ مترس
4 شرم چه؟ مرد یکی، بنده و زن یک بنده زن چه کردست که از مرد شود شرمنده؟
5 چیست این چادر و روبنده نازیبنده؟ گر کفن نیست بگو چیست پس از این روبنده؟
6 به جز از مذهب هر کس باشد سخن اینجای، دگر بس باشد
7 با من ار یک دو سه گوینده، هم آواز شود کم کم این زمزمه، در جامعه آغاز شود
8 با همین زمزمه ها، روی زنان باز شود زن کند جامه شرم آر و سرافراز شود
9 ور نه تا زن به کفن سربرده: نیمی از ملت ایران مرده!!