پدری کز همه ملوک جهان از مسعود سعد سلمان مثنوی 4

مسعود سعد سلمان

آثار مسعود سعد سلمان

مسعود سعد سلمان

پدری کز همه ملوک جهان

1 پدری کز همه ملوک جهان چرخ هرگز چو او نداد نشان

2 پادشاه زمین ملک مسعود که نصیبش ز چرخ هست مسعود

3 گوید امروز شیر زان منست گویی اندر میان جان منست

4 دل او در هوای من گردد همه گرد رضای من گردد

5 او به من شاد و من بدو شادم او چنین باد و من چنین بادم

6 شه پاک اعتقاد شاه زمین می شناسد یقین که هست چنین

7 به دعا برگشاده دارد لب شکر ایزد کند به روز و به شب

8 خرم و شادمان همی باشد سیم و زر در جهان همی پاشد

9 هر زمان تازه بزمی آراید به نشاط و سماع بگراید

10 باره را شاهوار بنشیند خرم آن کس که روی او بیند

11 پیش او کدخدای سهم مکین کش همه راستی کند تلقین

عکس نوشته
کامنت
comment