فتادگی چو نگین، نقش دلنشین من از سعیدا غزل 111

فتادگی چو نگین، نقش دلنشین من است

1 فتادگی چو نگین، نقش دلنشین من است شکستگی چو رقم صفحهٔ جبین من است

2 نمی رود ز دلم لذت فراموشی همیشه حرف الف درس اولین من است

3 در آن جهان که خزان و بهار را ره نیست بهشت، یک چمن ساحت زمین من است

4 ز بسکه دست ندامت به یکدگر زده ام غبار دور زمان گرد آستین من است

5 ز دست خویش سعیدا کجا گریز کنم همیشه نقش قدم در پی کمین من است

عکس نوشته
کامنت
comment