-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 فسانهٔ شب غم را چراغ می فهمد زبان آه مرا گوش داغ می فهمد
2 به وصل در غم هجران نشسته بلبل ما فریب عشوه فروشان باغ می فهمد
3 به بوی گل نکنم التباس بوی تو را نسیم پیرهنت را دماغ می فهمد
4 ز دور، دل به تپیدن دهد چه حال است این غریب، کوی تو را بی سراغ می فهمد
5 قدح به لب چو گرفتم، شراب سوخت حزین حرارت جگرم را ایاغ می فهمد