دل فرهاد درد ناخن اندیشهٔ از جویای تبریزی غزل 29

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

دل فرهاد درد ناخن اندیشهٔ ما

1 دل فرهاد درد ناخن اندیشهٔ ما آب از خون رگ سنگ خورد شیشهٔ ما

2 بازوی همت ما قوت دیگر دارد می کند جلوهٔ شیرین شرر تیشهٔ ما

3 نالهٔ برق شکارش دل خارا بشکافت جگر شیر بلرزد زنی بیشهٔ ما

4 مستی ما همه از جلوه دیدار تو بود می تجلی بود و طور بود شیشهٔ ما

5 ما و جای دگر از کوی تو رفتن؟ هیهات!‏ به وصال تو که نگذشت در اندیشهٔ ما

6 آتش دل بشد از گریه فزون تر جویا سوخت همچون مژه در آب رگ و ریشهٔ ما

عکس نوشته
کامنت
comment