آذر بیگدلی

آذر بیگدلی

آذر بیگدلی
آذر بیگدلی

دور از تو جان سپردن، دشوار از آذر بیگدلی غزل 2

غزل 2 ام از 555 غزلیات

دور از تو جان سپردن، دشوار بود ما را

1 دور از تو جان سپردن، دشوار بود ما را گر بیتو زنده ماندیم، معذور دار ما را

2 من بیگناهم، اول جرمی بگو و آنگه خونم بریز؛ کآخر عذری بود جفا را

3 یک آشنا ندیدم، کز راه آشنایی با آشنا بگوید، احوال آشنا را

4 چون محرمان درگاه، مستند و لا ابالی با پادشه که گوید ظلمی که شد گدا را

5 دردی که با تو دارم، با هیچ کس نگویم؛ ترسم که روز محشر، گویند ماجرا را

6 کردم دعا بجانش، رفتم ز آستانش ؛ کس بود این گمانش، کاین است اثر دعا را؟!

7 گویند: بنده کشتن، بر پادشه شگون نیست؛ بگذر ز خون آذر، ای سنگدل خدا را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دور از تو جان سپردن، دشوار بود ما را

شاعر شعر دور از تو جان سپردن، دشوار بود ما را چه کسی است ؟

شاعر شعر دور از تو جان سپردن، دشوار بود ما را آذر بیگدلی می باشد.

شعر دور از تو جان سپردن، دشوار بود ما را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 12 سروده شده است.

قالب شعر دور از تو جان سپردن، دشوار بود ما را چیست ؟

قالب شعر دور از تو جان سپردن، دشوار بود ما را غزل است

مضمون اصلی شعر دور از تو جان سپردن، دشوار بود ما را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر