فغان از صامت بروجردی کتاب المراثی و المصائب 16

صامت بروجردی

آثار صامت بروجردی

صامت بروجردی

فغان که دهر به جز شور و انقلاب ندارد

1 فغان که دهر به جز شور و انقلاب ندارد ز ظلم بر شه لب تشنه اجتناب ندارد

2 به زیر تیغ حسین با گلوی خشک حسد بین روا به سبط نبی نیم جرعه آب ندارد

3 مگر به دشت نجف شیر حق‌کننده خیبر خهبر ز حال حسینش ابوتراب ندارد؟

4 صبا برو به نجف گوی با پسرعم احمد بیا که زخم حسینت دگر حساب ندارد

5 تنی که داشت شرف بر جهان عرش ملایک ببین که سایه بجز تاب آفتاب ندارد

6 تنی که بود مقامش به دوش پیغمبر کفن به جسم خود اندر سر تراب ندارد

7 صبا برو به مدینه بگو به حضرت زهرا بیا که زینب بی‌کس به رخ نقاب ندارد

8 بیا ببین که سکینه ز کعب نیزه و سیلی توان و تاب شکایت به نعش باب ندارد

9 اگرچه کشتن اکبر ربوده صبر ز لیلا خبر ز بستن بازوی در طناب ندارد

10 اگرچه ز غم عباس شد کمان قد کلثوم خبر ز شام و دف و بربط و رباب ندارد

11 اگرچه فاطمه بنشسته در مصیبت قاسم خبر زرفتن در مجلس شراب ندارد

12 به روی نیزه سرشار در تلاوت قرآن خبر ز چوب یزید از ره عتاب ندارد

13 ز چند لشگر غم صفت‌زده برابر (صامت) دگر به دهر تمنای خورد و خواب ندارد

عکس نوشته
کامنت
comment