فغان که آتش کین آشیان ما از رهی معیری قطعه 122

رهی معیری

آثار رهی معیری

رهی معیری

فغان که آتش کین آشیان ما را سوخت

1 فغان که آتش کین آشیان ما را سوخت به غیر ناله نخیزد نوایی از دهنی

2 گسست رشته پیوند، یار دشمن‌خوی شکست حقه الفت، حریف حق‌شکنی

3 جفای زاغ و زغن بین که از سیاه‌دلی به بلبلان نگذارند گوشه چمنی

4 به تیره‌بختی ما شمع انجمن سوزد به هرکجا که حریفان کنند انجمنی

5 بنای خانه بیداد واژگون گردد به دست تیرزنی یا به آه پیرزنی

6 کسی که بد به وطن گفت بی‌وطن بادا که بر وطن نزند طعنه غیر بی‌وطنی

7 اگر میانه و تبریز و اردبیل افتاد به دست غیر، چو گنجی به دست راهزنی

8 «به صبر کوش تو ای دل که حق رها نکند چنین عزیز نگینی، به دست اهرمنی»

عکس نوشته
کامنت
comment