صورت به این لطافت سیرت از محتشم کاشانی غزل 598

1 صورت به این لطافت سیرت به این نکوئی در جسم پاک حور است روح فرشته گوئی

2 بستست خطش از نو دیباچه‌ای که گویا هست آیت نخستین از مصحف نکوئی

3 گر کار خوبی از پیش رفتی به محض صورت می‌کرد نقش دیوار دعوی خوب روئی

4 شغل طبیعت اوست در عین خشم و اعراض زان نرگس سخن گو دزدیده عذر گوئی

5 در کامیابی توست سعی از تو بیش ما را در قتل ماچه لازم چندین بهانه جوئی

6 در جستجوی ما نیست هیچت تعلل اما گاهی که جمع گردید اسباب تندخوئی

7 بوی بهشت دارد این باغ اگرچه حالا در وی مشام جان راست وقت بنفشه بوئی

8 در پاکدامنی‌ها دخلی ندارد اما مانند خرقه پوشان دامان خرقه شوئی

9 هان محتشم درین راه سر نه که سالکان را مشکل بود به این پا راه نیاز پوئی