1 ای دل ز ره دراز می آید یار خوش باش که دلنواز می آید یار
2 وی صبر رمیده در غم فرقت او باز آی سبک که باز می آید یار
1 رفت ز ماهی برون چشمه آتش فشان شمع فلک را ز صفر سفره نهاد آسمان
2 شب ز چه کاهد چو شمع هر چه شب آمد از آنک رفت به برج شمال خسرو گردون ستان
1 که کرد کار کرم مرد وار در عالم؟ که کرد اساس ممالک ممهد و محکم؟
2 عماد عالم عادل سوار ساعد ملک اساس طارم اسلام و سرور عالم
1 باد صبح است که مشاطه جعد چمن است یا دم عیسی پیوند نسیم سمن است
2 نکهت نافه مشگ است نه نافه است نه مشگ اثر آه جگر سوخته ای همچو من است