- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
ازرقی هروی - رحمة الله علیه - در قواعد شعر ماهر بود و بر قوانین علم و حکمت کامل ممدوح او را عارضه ای حادث شد که قوت مباشرت ساقط گشت اطبا از معالجه آن عاجز آمدند. ,
ازرقی کتاب الفیه و شلفیه را به نظم آورد و تصویر کرد و غلامی را از خواص پادشاه با کنیزکی عقد بست و ایشان را در حرم پادشاه که میان ایشان و پادشاه شبکه ای بیش حایل نبود منزل داد و این کتاب را پیش ایشان نهاد و فرمود که بر آن صورتهای مختلف که در آن کتاب تصویر کرده بودند به معاشرت و مباشرت مشغول باشند و پادشاه را فرمود که از قفای شبکه بی وقوف ایشان احوال ایشان را مشاهده کند. ,
چون این مشاهده مکرر شد حرارت غریزی قوت گرفت و آن ماده را که مانع قیام آلت بود منقطع گردانید و بر مثال پنیر مایه منجمد از منفذ احلیل بیرون آمد و مقصود حاصل شد و از سخنان وی است در وصف شراب: ,
4 ساقی بیار لعل میی کز خیال آن اندیشه لاله زار شود دیده گلستان
5 گر بگذرد پری به شب اندر شعاع او از چشم آدمی نتواند شدن نهاد
6 خوشبوی تر ز عنبر و رنگین تر از عقیق روشن تر از ستاره و صافی تر از روان