- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای زلف دلاویزت در گردن جان بندی وی لعل شکر ریزت هر بوسه ازو قندی
2 من دل بتو میدادم جمعی ز سر غفلت کردند نصیحتها در عشق توأم چندی
3 ای خسرو مهرویان فرهاد خودم کردی مادر بجهان نارد شیرین چو تو فرزندی
4 جانا ز تو ببریدن ممکن نبود هرگز دارد سر هر مویم با مهر تو پیوندی
5 هر چند ترا باشد بسیار چو من بنده ما را نبود باری همچون تو خداوندی
6 گفت ابن یمین از چه گریان شده ئی گفتم از عشق پریروئی شنگیست شکر خندی