1 ای عقرب زلفت زده برجانم نیش تیر قد تو مرا برآورده ز کیش
2 شد خط تو توقیع سلاطین ز آن روی سرخ است و توکلت علی الله معنیش
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 ما بندگی آن رخ زیبات کنیم و آزادگی طرهٔ رعنایت کنیم
2 شطرنج غمت مدام چون ما بازیم باید که دلت نرنجد ار مات کنیم
1 ایام بر آن است که تا بتواند یک روز مرا به کام دل ننشاند
2 عهدی دارد فلک که تا گرد جهان خود میگردد مرا همی گرداند
1 خط بین که فلک بر رخ دلخواه نبشت بر برگ گل و بنفشه ناگاه نبشت
2 خورشید خطی به بندگیش میداد کاغذ مگرش نبود بر ماه نبشت
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به