- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای ز خورشید جمالت گشته روشن کاینات وی ز مهر ماه رویت چرخ و انجم بی ثبات
2 سبعه سیاره سرگردان ز شوق روی تو برامید بوی وصلت آرمیده ثابتات
3 ابر فیضت گر نمی بارید برملک عدم کی دمیدی سبزه و گل در زمین ممکنات
4 آفتاب ذات تابان شد ز ذرات جهان این کسی داند که بیند ذات را عین صفات
5 هرکه روی تو ز مرآت جهان بیند عیان گشت یکسان در شهودش کعبه و لات و منات
6 چون مسیحای لب تو دم دمد در مرده ها در نفس هریک برون آرد سر از جیب حیات
7 چون اسیری پرتو خورشید روی نوربخش هر که بیند یابد از قید من و مائی نجات