1 ای ز دست تجاسر خادم شربهای ملال نوشیده
2 اختلالی که من دارد نیست بر خاطر تو پوشیده
3 بدو ایام بیض و من صایم وز خطا در صواب کوشیده
4 نیم جوشیده دیگکی دارم قلقلش گوش نانیوشیده
5 از طریق کرم توانی کرد بدو چوبش تمام جوشیده
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 عشق ترا خرد نباید شمرد عشق بزرگان نبود کار خرد
2 بار تو هرکس نتواند کشید خار تو هر پای نیارد سپرد
1 معشوق دل ببرد و همی قصد دین کند با آشنا و دوست کسی اینچنین کند
2 چون در رکاب عهد و وفا میرود دلم بیهوده است جور و جفا چند زین کند
1 هر شکن در زلف تو از مشک دالی دیگرست هر نظر از چشم تو سحر حلالی دیگرست
2 ناید اندر وصف کس آن چشم و زلف از بهر آنک در خیال هرکس از هریک خیالی دیگرست
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **