- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مژه تیزست و غمزه نیز و تو نیز ریختی خون عاشقان به ستیز
2 اگر کشی بی بهانه نتوان کشت صد بهانه بعشره انگیز
3 از من آن پای بوسه مگریزان همچو عمر گریز پا مگریز
4 گو پرهیز چشمت از خونم نیست بیمار را به از پرهیز
5 کرد خون همه به گردن زلف گفت کج دار طره را و مریز
6 پارسا دست خشک رفت آنجا چون زنیع داشت دستاویز
7 زاهدا تو بهشت جو که کمال ولیانکوه خواهد و تبریز