1 ای ابروی چون کمان تو پیوسته جان و دل من بتیر محنت خسته
2 در چشم من ار نه عکس خالت بودی گشتی بسرشک از او سیاهی شسته
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 این سعادت بین که باز اهل خراسان یافتند وین کرامت بین که از تأیید یزدان یافتند
2 بودشان از آتش محنت جگرها تافته چون خضر در ظلمت غم آب حیوان یافتند
1 فرخنده باد مقدم دستور کامیاب بر روزگار دولت شاه فلک جناب
2 سلطان مشرقین که از اوج سروری رأیش فکند سایه رفعت بر آفتاب
1 بر من در سعادت و دولت کشاد باز گردون پس از مشقت و اندوه دیرباز
2 بگشاد دیده باز همای سعادتم ز آندم که چشم بسته همی دیدمش چو باز
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **