- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نور چشمی بر صاحب نظری می آید پیش یعقوب ز یوسف خبری می آید
2 کره شیرین دهن ما خبر بار عزیز که ز مصر دگر اینک شکری می آید
3 هر یکی را ز طرب پای فرو رفت بگنج که بدست من مفلس گهری می آید
4 می نشیند ز حد در دل من پیکانی او هر خدنگی که ازو بر جگری می آید
5 باد هر گرد که می آرد از آن خاک قدم چشم دارید که کحل بصری می آید
6 چون ستاره بدر آنید به استقبالش کز ره دور می از سفری می آید
7 گر رود جان تو از پیش میندیش کمال می رود جان و ز جان دوستری می آید