- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 صاحب نظران قیمت سودای تو دانند خورشیدپرستان سبق عشق تو خوانند
2 بردار ز رخ دامن برقع که محبان از شوق جمال گل تو جامه درانند
3 تنها نه مرا هست نظر با رخت ای دوست بنگر که ز هر گوشه چه صاحب نظرانند
4 از کوی خودم گر تو برانی که نرانی غم نیست اگر جمله آفاق برانند
5 بر حال محبان نظری کن ز سر لطف در آتش شوق تو صبوری نتوانند
6 آنند گدایان درت کز سر همت بر سلطنت هر دو جهان دست فشانند
7 ای حور بهشتی که گل و لاله به رویت مانند به حسن اندک و، بسیار نمانند
8 دیگر نکند یاد لب چشمه حیوان گر زانکه به خضر آب وصال تو چشانند
9 آنان که شدند از نظر عید رخت شاد فارغ ز غم و خرمی کون و مکانند
10 بگشای نقاب ای گل خندان که جهانی مانند نسیمی به جمالت نگرانند