توقّع است که از حکیم نزاری قهستانی غزل 1189

حکیم نزاری قهستانی

آثار حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

توقّع است که گوشی به حالِ ما داری

1 توقّع است که گوشی به حالِ ما داری روا مدار که آزارِ ما روا داری

2 رعایتی کن و گردِ دلم برآی دمی مسیحِ جانِ منی یک دمی کجا داری

3 چو در هوایِ تو پیوسته می کنم طَیَران مرا رسد که کنم دعویِ هواداری

4 اگر کنارِ من از گریه چون محیط شود بدیع نیست که چشمانِ آشنا داری

5 ز آفتاب جمالت گر ارتفاع کنند به فرق خطّ ِ تفاخر بر استوا داری

6 اگر چه خطّ ِ تو خطّ ِ جفا کشید و لیک خطا نباشد چون روی در خطا داری

7 نثارِ پایِ تو اشکم اگر گهر خواهی فدایِ جانِ تو جانم اگر رضا داری

8 دلم ببردی و صبر و شکیب و خواب و قرار دگرچه ماند مگر قصدِ جانِ ما داری

9 ز دودِ آهِ نزاری بترس و ظلم مکن اگر چه دستِ ستم‌گاری و جفا داری

10 به خاکِ پایِ تو سوگند می‌دهم بر تو که گه‌گهی ز نزاریِ زار یاد آری

عکس نوشته
کامنت
comment