بجز زلف تو کفر و غیر از آشفتهٔ شیرازی غزل 1035

آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

بجز زلف تو کفر و غیر چشمان تو ساحر نه

1 بجز زلف تو کفر و غیر چشمان تو ساحر نه بجز رویت بهشت و جز لب لعل تو کوثر نه

2 بدست چشم مستت زابروان تیغ دو سر دیدم بجز در پنجه حیدر سر تیغ دو پیکر نه

3 نی خامه شکر ریزد زوصف آن لب شیرین مگو غیر ازنی هندوستان را هست شکر نه

4 اگر ای دست حق دستم نگیری از سر رحمت زخیل ممکناتم هست گوئی یار و یاور نه

5 بپاداش عمل آشفته را دوزخ بود درخور ولی با عفو جام تو مرا این حرف باور نه

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر