شد مگر معشوق از عطار نیشابوری مصیبت نامه 12

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

شد مگر معشوق طوسی ناتوان

1 شد مگر معشوق طوسی ناتوان در عیادت رفت پیشش یک جوان

2 فاتحه آغاز کرد آنجایگاه تا دمد بادی بران مجنون راه

3 گفت اگر دادم بخواهی داد تو چون بخوانی بر حق افکن داد تو

4 هیچ درخور نیست این درویش را جمله او را بایدم نه خویش را

5 هرچه هست و بود خواهد بود نیز هست اورا جمله زیبا و عزیز

6 نقد بود آنجا همه چیزی ولیک بندگی و ذل میبایست نیک

7 لاجرم در قالب آدم دمید بندگی رادر خداوندی کشید

8 شور در بازار عالم اوفکند جملهٔ‌آفاق در هم اوفکند

9 صد جهان بد پر خداوندی بزور از جهان بندگی برخاست شور

عکس نوشته
کامنت
comment