مگر لطف تو باشد دستگیرم از جهان ملک خاتون غزل 987

جهان ملک خاتون

آثار جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

مگر لطف تو باشد دستگیرم

1 مگر لطف تو باشد دستگیرم ز پای افتادم آخر دست گیرم

2 اگرچه لایق حلقه نباشم خداوندا به فضلت در پذیرم

3 منم مجرم ولیکن وای بر من اگر لطفت نباشد دستگیرم

4 مسلمانان به راه کعبه وصل بود خار مغیلان چون حریرم

5 نپرسی یک زمان از حال زارم تو باشی دایماً ما فی الضّمیرم

6 ز جان باشد گزیرم کام و ناکام به جان تو که از تو ناگزیرم

7 به بوی زلف مشکین تو عمریست که جانی می دهم باشد بمیرم

8 بگشتم در جهان در جست و جویش نباشد چون نگار بی نظیرم

عکس نوشته
کامنت
comment