به جز خیال توام در نظر از جهان ملک خاتون غزل 700

جهان ملک خاتون

آثار جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

به جز خیال توام در نظر نمی‌آید

1 به جز خیال توام در نظر نمی‌آید دمیم بی‌رخ جانان به سر نمی‌آید

2 منم به خاک رهش معتکف به امّیدش ولیک سرو روان در گذر نمی‌آید

3 پری‌صفت ز دو چشمم نهان شده عمریست از آن جهت ز نگارم خبر نمی‌آید

4 ز درد عشق تو بیمار گشته‌ام جانا به جز خیال توام کس به سر نمی‌آید

5 به لعل آن لب شیرین چنان شوم مشتاق که هیچ یاد مرا از شکر نمی‌آید

6 به جز نهال قد و قامتت که بس زیباست عزیز من به خیال بشر نمی‌آید

7 بهشت بی‌رخ خوبت کجا برم تو بگو به جان تو که به یادم دگر نمی‌آید

8 به بوستان وصالت چو آب دیده دهم چرا درخت امیدم به بر نمی‌آید

9 ز انتظار تو جانش به لب رسید جهان صبا تو راست بگو یار اگر نمی‌آید

عکس نوشته
کامنت
comment