آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی
آشفتهٔ شیرازی

بجز مسافر دل کو بشام از آشفتهٔ شیرازی غزل 335

غزل 335 ام از 1259 غزلیات

بجز مسافر دل کو بشام زلف تو ماند

  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9

1 بجز مسافر دل کو بشام زلف تو ماند مسافری بعراق و حجاز و شام نماند

2 گدای میکده نازم که حشمتش ابدیست و گرنه بر کی و جمشید احتشام نماند

3 چنانچه آتش روی تو شعله زد بجهانی بغیر عنبر زلف تو هیچ خام نماند

4 چو کام خویش گرفتم زوصل روی نکو در آرزوی بهشتم هوای کام نماند

5 بپارس تا تو صنم پرده از رخ افکندی بسومنات دگر یک بت از رخام نماند

6 زازدحام دگر وحشیان از آن خم زلف مقام مرغ نوآموز تو بدام نماند

7 همین نه رند خرابات از تو بدنام است بدور عشق تو یک شیخ نیکنام نماند

8 زبسکه بود پریشان چو حال آشفته مرا بزلف تو دیگر ره پیام نماند

9 مرا چو نقطه گرفتند در میان اعدا بغیر تیغ علی دیگر انتقام نماند

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بجز مسافر دل کو بشام زلف تو ماند

شاعر شعر بجز مسافر دل کو بشام زلف تو ماند چه کسی است ؟

شاعر شعر بجز مسافر دل کو بشام زلف تو ماند آشفتهٔ شیرازی می باشد.

شعر بجز مسافر دل کو بشام زلف تو ماند در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر بجز مسافر دل کو بشام زلف تو ماند چیست ؟

قالب شعر بجز مسافر دل کو بشام زلف تو ماند غزل است

مضمون اصلی شعر بجز مسافر دل کو بشام زلف تو ماند چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی است.