جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون
جهان ملک خاتون

جز شب وصل تو جانا که کند از جهان ملک خاتون غزل 44

غزل 44 ام از 1809 غزلیات

جز شب وصل تو جانا که کند چارهٔ ما

1 جز شب وصل تو جانا که کند چارهٔ ما خود نگویی چه کند خستهٔ بیچارهٔ ما

2 مدّتی تا دل سرگشته به عالم گشتست تا چه شد حال دل خستهٔ آوارهٔ ما

3 این چنین خسته‌روان کز غم هجر تو منم هم مگر شربت وصل تو کند چارهٔ ما

4 گفتم ای دوست به وصلم ننوازی گفتا چه کنم نرم نگشتست دل خارهٔ ما

5 دل به من گفت برو زلف سمن‌ساش بگیر گفتم ای دل چه کنم نیست بدان یارهٔ ما

6 از غمم جان به لب آمد ز جهان سیر شدم که ندارد به جز از غم دل غمخوارهٔ ما

7 شکر الطاف تو ای دوست نمی‌یارم گفت چه نکردست بگو لطف تو دربارهٔ ما

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر جز شب وصل تو جانا که کند چارهٔ ما

شاعر شعر جز شب وصل تو جانا که کند چارهٔ ما چه کسی است ؟

شاعر شعر جز شب وصل تو جانا که کند چارهٔ ما جهان ملک خاتون می باشد.

شعر جز شب وصل تو جانا که کند چارهٔ ما در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر جز شب وصل تو جانا که کند چارهٔ ما چیست ؟

قالب شعر جز شب وصل تو جانا که کند چارهٔ ما غزل است

مضمون اصلی شعر جز شب وصل تو جانا که کند چارهٔ ما چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.