-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 جز خم می کو کسی تا چاره ی پیری کند عقل افلاطون در اینجا سست تدبیری کند
2 عقل جاهل می کند دلگیری ام را بیشتر کو جنون کاملی تا رفع دلگیری کند
3 باهنر کی می توان کار جهان از پیش برد بهر اسکندر کجا آیینه شمشیری کند
4 چون کسی کو آشنایی بیند و در بر کشد پیر کنعان، گرگ یوسف را بغل گیری کند
5 در پریشانی خطر دارند اهل دل سلیم رهروان را دزد در تنگی عنانگیری کند