- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر سو مرو جولان کنان چابک سوارا بیش ازین از کف برون رفته عنان مپسند ما را بیش ازین
2 بهر نثارت هر نفس جانی به دست آییم و بس بستان که نبود دسترس مشتی گدا را بیش ازین
3 خون دل هر مرد و زن آمد برون از هر شکن جانا گره محکم مزن زلف دو تا را بیش ازین
4 برطرف بستان جا مکن در پای گل ماوا بکن با سرو هم بالا مکن شاخ گیا را بیش ازین
5 از جنبش پیراهنت آزرده می گردد تنت رخصت مده پیراهنت گشتن صبا را بیش ازین
6 جان می دهم بهر خدا گردی ده از راهت مرا هر چند می دانی بها آن توتیا را بیش ازین
7 جامی ز هر سیمینبری با سنگ تو دارد سری ضایع مکن با دیگری سنگ جفا را بیش ازین