-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هرکجا در دو جهان عاشق روشن راییست در سودای دلش از غم او سوداییست
2 عقل گوید که: برو،شیوه عشاق مورز این سخن گرنه چنین است، ولی هم راییست
3 هرکه او نفس بد اندیشه خود را فرسود در ره عشق ملک سای فلک فرساییست
4 و آنکه او چهره خورشید عیان باز بیافت پیش ارباب نظر جاهل نابیناییست
5 چون سر انداخته شد شمع شود روشن تر عاشق صادق روشندل پابرجاییست
6 زاهدی را که نظر نیست عجب قوقوییست واعظی را که خبر نیست عجب قاقاییست
7 حاصل از هر دو جهان عشق خدا آمد و بس بحر عشقست که هر قطره ازو دریاییست
8 بشنو، ای طالب حق: شیوه تقلید مرو این سخن را بتو گفتیم وسخن را جاییست
9 قاسمی را نظر لطف بارزانی دار بر سر کوی تو آشفته دل، شیداییست