1 هر چیز که او گفت چنان است همه آن است همه دگر گمان است همه
2 این قدر یقین بدان که هر سود که هست گر نیست سزای او زیان است همه
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 بی نیش مگس به نوش شهدی نرسی بی جان کنشی به نیک عهدی نرسی
2 ننهاده به جهد هیچ کس را ندهند لیکن بنهاده جز به جهدی نرسی
1 خود را تو قباپوش کن و ذاکر باش وین جام بقانوش کن و ذاکر باش
2 گر می خواهی طریق اسرار خدا در سینهٔ خود گوش کن و ذاکر باش
1 در نقطهٔ خویشتن مرا مشکلهاست همچون سر و پای دایره ناپیداست
2 آن به که ازین قاعده بیرون آییم کاین کار به پرگار نمی آید راست
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به