هر چیز که رو می دهد از ماست که بر ماست از سعیدا غزل 97

هر چیز که رو می دهد از ماست که بر ماست

1 هر چیز که رو می دهد از ماست که بر ماست هر چند که او می دهد از ماست که بر ماست

2 سرچشمه بود قسمت ما آب روان را این آب که جو می دهد از ماست که بر ماست

3 گر غیر از آن کوی شود [رد] چه عجایب؟ ما را که چه رو می دهد از ماست که بر ماست

4 خویشی که ز ما تافت جبین، غیر شناسیم بیگانه که رو می دهد از ماست که بر ماست

5 هر بت که سخن گفت به ما دلبر ما اوست آن غنچه که بو می دهد از ماست که بر ماست

6 ما را گله ز او نیست که بد داد جزا را ور زان که نکو می دهد از ماست که بر ماست

7 گر قسمت ما باده سعیداست و گر سنگ هر چیز که رو می دهد از ماست که بر ماست

عکس نوشته
کامنت
comment