هرکس گرفته دامن از امیر شاهی سبزواری غزل 110

امیر شاهی سبزواری

آثار امیر شاهی سبزواری

امیر شاهی سبزواری

هرکس گرفته دامن سرو بلند خویش

1 هرکس گرفته دامن سرو بلند خویش مائیم و گوشه ای و دل دردمند خویش

2 زاهد به کوی عافیتم مینمود راه روی تو دید، گشت پشیمان ز پند خویش

3 تا نیشکر شکسته نشد کام از او نیافت در وی کسی رسد که بر آید ز بند خویش

4 در راه انتظار تو چشمم سفید شد آخر غباری از ره سم سمند خویش

5 شاهی ز غلام تست، ز کوی خودش مران خنجر مکش بر آهوی سر در کمند خویش

عکس نوشته
کامنت
comment