- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر کس محروم از جوانی است دردی کش صاف زندگانی است
2 از یاد تو با نسیم آهم بویی ز بهار نوجوانی است
3 کس پی نبرد که قاتلم کیست دل کشتهٔ غمزدهٔ نهانی است
4 با چشم کبود می برد دل آن چشم بلای آسمانی است
5 مغرور به چند روزه حسنی غافل شده ای که آنت آنی است
6 لطفت آیا چه طور باشد جور تو تمام مهربانی است
7 از دولت هندوان نخورد آب روتی گو باش قحط پانی است
8 نگشود ز سینه عقدهٔ دل پیکان توام که یار جانی است
9 جویا از دور چون بدیدت از لطف بگفت: که این فلانی است