-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر کو نظرش به جاه و مال است مستغرق قلزم ضلال است
2 خود را به محیط در مینداز زیرا که خلاص از او محال است
3 نتوان به در آمدن ز گرداب ور زان که طمع کنی خیال است
4 آن ها که به انزوا نشستند دانی که چرا درین سوال است؟
5 تا در نکشد به بحرشان حرص موجی که علاقه ی وبال است
6 آن نیز هم از عنایت اوست ورنه که و چه که را مجال است
7 اسکندر جست آب و شد خاک باری بنگر چه طرفه حال است
8 خضر از نظر مواهب حق خوش بر لب چشمه ی زلال است
9 گر در یابی هنوز این راز از نوع مراتب رجال است
10 با این همه فصحت نزاری درشرح بیان هنوز لال است