هر موج خون به سینه مرا از جویای تبریزی غزل 425

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

هر موج خون به سینه مرا تیغ کین زند

1 هر موج خون به سینه مرا تیغ کین زند آن تندخو ز ناز چو چین بر جبین زند

2 دور از تو ذرهٔ من دشمن همند هر موج خون به شمع دلم آستین زند

3 ممنون نیم زگریه که شبهای هجر او آبی بر آتش دل اندوهگین زند

4 چشم سفید من چو کف از سر بدر رود اشکم چو جوش در جگر آتشین زند

5 جویا چرا به روی نکو زاهدان بداند آدم بود که طعن رخ گندمین زند

عکس نوشته
کامنت
comment